خانهدارى
خانه محيط كوچكى بيش نيست ليكن نعمتبسيار گرانبهايىاست.وقتى مرد از كارهاى روزانه و سر و صداهاى خارج خسته شد بهخانه پناه ميبرد،وقتى از كشمكشها و تزاحمات و ناملايمات زندگى بتنگآمد براى استراحتبه خانه ميرود،حتى وقتى از گردش و تفريح هم خستهشد بدانجا پناه ميبرد،آرى خانه بهترين آسايشگاهى است كه انسانمىتواند بدون هيچ قيد و بندى در آنجا استراحت نمايد،جاى انس و مودت،صفا و صميميت،آرامش و استراحت است،پرورشگاه مردان وزنان با فضيلت است.كارخانه شخصيتسازى و كلاس تعليم و تربيتكودكان است،اجتماع كوچكى است كه اجتماع بزرگ انسانها را بوجودمىآورد،ترقى و تنزل و صلاح و فساد اجتماع بزرگ مربوط به هميناجتماع كوچك است،اجتماع كوچك خانوادگى با اينكه جزء اجتماعبزرگ محسوب ميشود.در عين حال،از يك نوع استقلال داخلىبرخوردار است،بدين جهت اصلاح اجتماع را بايد از اصلاح خانوادههاشروع كرد.
اداره اين پايگاه حساس زندگى و كلاس تعليم و تربيت اجتماعى بهعهده بانوان است.يعنى ترقى و تنزل و صلاح و فساد اجتماع در اختياربانوان و به اراده آنهاست،بنابراين،خانهدارى شغل بسيار آبرومند وپر افتخارى است.
كسانيكه محيط خانه را كوچك مىشمارند و از شغل شريفخانهدارى عار دارند به حقيقت معناى خانهدارى و ارزش آن پى نبردهاند.
يك خانم خانهدار بايد افتخار كند كه در يك چنين پستحساسىقرار گرفته براى پيشرفت و ترقى ملت فداكارى ميكند.
خانمهاى تحصيل كرده نيز در اين ميان مسؤوليتبيشترى دارند،بايد براى ديگران سرمشق زندگى باشند و عملا به آنها درس خانهدارى وشوهردارى بياموزند،بايد عملا اثبات كنند كه با سواد بودن نه تنها بهخانهدارى و شوهردارى لطمه نمىزند بلكه راه و رسم زندگى را به آنها يادميدهد.
يك خانم تحصيل كرده بايد زندگى را با بهترين وجه اداره كند و به شغل شريف خانهدارى افتخار نمايد و بدين وسيله لياقت و برترىخانمهاى تحصيل كرده را اثبات كند،نه آنكه به عذر با سواد بودن دستبهسياه و سفيد نگذارد و بدينوسيله بانوان با سواد را بدنام گرداند، درسخواندن براى بيكار گشتن و زير بار مسؤوليت نرفتن نيستبلكه براىكدبانو شدن و درس زندگى آموختن است.به داستان زير توجه فرماييد:
«مردى كه با دختر ديپلمهاى ازدواج نموده بود در دادگاه گفت:
همسرم در خانه دستبه سياه و سفيد نميگذارد و هر بار كه باو اعتراضميكنم ميگويد: ظرفشويى و رختشوئى و بچهدارى كار يك زن ديپلمهنيست.اگر از رفتار من ناراحت هستى طلاقم بده و با يك كلفت ازدواجكن.گفت:پريشب عدهاى از آشنايان و اقوام همسر ديپلمهام را به شامدعوت نمودم.موقع شام سفره را پهن كردم و ديپلم قاب گرفته همسرم را درسفره نهادم و گفتم:ببخشيد شام ناقابلى است كه خانم حقير هر شب بخوردبنده ميدهد.صلاح ديدم از شما هم بدينوسيله پذيرايى كنم (5) ».
به هر حال،خانهدارى و كدبانوگرى شغل شريف و آبرومندى استكه مراتب لياقت و هنرنمايى بانوان را باثبات ميرساند.بد نيست در اينباره قضاوت خود بانوان تحصيل كرده را بشنويد:
خانم...عقيده داشت:كدبانوى واقعى زنى است كه سازگار باشد واز نظر مادى اهل افراط و تفريط نباشد.يك زن كدبانو موقعى مىتواندبگويد كه داراى صفتخاص يك كدبانو است كه از وضع درآمد شوهر ووضع خانوادگى خود اطلاع كامل داشته باشد.به نظر من يك زن ادارى همميتواند كدبانوى خوبى باشد».
خانم فريده نوروز شميرانى ليسانسيه ميگفت:كدبانو بايد علاوه براينكه به امور خانه وارد باشد همراه خوبى براى همسرش،مادر خوبىبراى فرزندانش و مهماندار خوبى براى خانهاش باشد.
خانم دكتر محترم فصيحى پزشك اطفال ميگفت:به نظر منكدبانوى واقعى كسى است كه كار ادارى نداشته باشد.زيرا در كشور ماسرويسهاى ادارى از نظر وضع غذا و كمبود مهد كودك و غيره نمىتواندنياز كارمندان را برآورده سازد.يك مادر كارمند نگران اينست كه غذاىشوهرش دير شده يا كودكش تنها مانده است.
خانم صغرى يكتا ناظمه فنى دانشكده پزشكى ميگفت:زن كدبانو بابودجه كم ميتواند خانهاى تميز و آراسته داشته باشد.با شوهرش در غم وشادى شريك باشد.از حال روحى و اجتماعى شوهرش غافل نباشد.
خانم ايران نعيمى ميگفت:كدبانو زنى است كه از تفريحاتغير ضرورى بكاهد و هدفش بهتر كردن وضع خانه باشد و از تنظيم بودجهخانوادگى اطلاع داشته باشد. (6)